ازدواج سنگ بنای تشکیل خانواده است اما ...

ازدواج سنگ بنای تشکیل خانواده است اما ...

ازدواج سنگ بنای تشکیل خانواده است ، لذا آن را رابطه ای دینی و قانونی تعریف می کنند که مرد و زن را برای مشارکت همیشگی در زندگی به هم می پیوندد.
در ایران ازدواج کاملاً مذهبی انجام می گیرد. عاقد خطبه دینی می خواند و عقد را جاری می کند و این امر را در اسناد رسمی ثبت می نمایند و ضوابط و شرایط را در عقد نامه می نویسند.

اما عموم مردم درمسائل ازدواج ، رسومی دارند که برگرفته از اسلام نیست و در بعضی از موارد ،کاملا ضد اسلام است
به عنوان نمونه : اگر یکی از نزدیکان خانواده دختر یا پسر از دنیا بروند، عروسی به هم می خورد و دختر و پسر باید تا یکسال و اگر مرحوم فامیل دورتر باشد، تا 40 روز صبر کنند
حال ببینیم اینکار مورد تایید اسلام است یا خیر ؟

خداوند در قرآن کریم می فرمایند : وَأَنْکِحُوا الْأَیامَی مِنْکُمْ وَالصَّالِحِینَ مِنْ عِبَادِکُمْ وَإِمَائِکُمْ إِنْ یکُونُوا فُقَرَاءَ یغْنِهِمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ النور(32)
مردان و زنان بی همسر خود را همسر دهید، همچنین غلامان و کنیزان صالح و درستکارتان را؛ اگر فقیر و تنگدست باشند، خداوند از فضل خود آنان را بی نیاز می سازد؛ خداوند گشایش دهنده و آگاه است!

بنابر روایت امام صادق (علیه السلام):
 تَزَوَّجَ عَلِیٌّ فَاطِمَةَ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمَا فِی شَهْرِ رَمَضَانَ وَ بَنَى بِهَا فِی ذِی الْحِجَّةِ مِنَ السَّنَةِ الثَّانِیَةِ مِنَ الْهِجْرَة
عقد على و فاطمه (علیهماالسلام) در ماه رمضان، و ازدواج آنها در ذى الحجّه سال دوم هجرى بوده است    [کشف الغمة، جلد 1، صفحه 364 و بحارالانوار 43 صفحه 136]
از عقد این 2 بزرگوار در ماه رمضان ، چند پیام به دست می آید
1.عقد در رمضان بود و پیامبر نفرمود ماه رمضان وقت این کارها نیست
2.بلافاصله بعد از چند بدر بود و پیامبر تازه از جنگ برگشته بود  [ترجمه الکامل ابن الأثیر ،جلد ‏7،صفحه :131]
3. فقط 15 روز از مرگ رقیه دخترِ بزرگِ پیامبر می گذشت [ترجمه الطبقات الکبرى ،جلد ‏2،صفحه :16]
نمونه ای دیگر از رسوم مردم، که مورد تایید اسلام نیست، مهریه ی زیاد است . مردم ،مهریه زیاد را ضامن خوشبختی می دانند ؛
در حالی که حضرت علی علیه السلام مهریه زیاد را باعث دشمنی می دانند : لَا تُغَالُوا بِمُهُورِ النِّسَاءِ فَتَکُونَ عَدَاوَةً. [وسائل الشیعة، جلد ‏21، صفحه: 253 حدیث 12]
و نیز امام صادق علیه السلام مهریه زیاد زن را، نشانه شومی او می دانند و می فرمایند :فَأَمَّا شُؤْمُ الْمَرْأَةِ فَکَثْرَةُ مَهْرِهَا  [وسائل الشیعة، جلد ‏21، صفحه: 250 حدیث 1]
و در مقابل پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، زنانی که خوش رو اند و مهریه شان سبک است را برترین زنان امت خویش معرفی کرده اند: أَفْضَلُ نِسَاءِ أُمَّتِی أَصْبَحُهُنَّ وَجْهاً وَ أَقَلُّهُنَّ مَهْراً. [وسائل الشیعة، جلد ‏21، صفحه: 252 ،حدیث 9]

آیا باز هم باید در ازدواج راه غلت تعصب و چشم به حرف دیگران داشته باشیم؟

باید که در این راه تاملی جدی کرد و راه را بازیابیم.

------------------------

منابع:

1. قرآن کریم سوره نور آیه 32

2. کشف الغمة، جلد 1، صفحه 364

3. بحارالانوار جلد 43 صفحه 136

4. ترجمه الکامل ابن الأثیر ،جلد ‏7،صفحه :131

5. ترجمه الطبقات الکبرى ،جلد ‏2،صفحه :16

6. وسائل الشیعة، جلد ‏21

نماز + فوتبال = راه و روش

ورود بازیکن ذخیره به بازی




می دانیم که بازیکن ذخیره مستقیم از نیمکت ذخیره ها به زمین بازی نمی آید بلکه مقداری دور زمین می دود و خود را گرم می نماید . تا با آمادگی بیشتر وارد زمین شود . برخی از عبادات نیز آن گونه مقدماتی دارد که انسان با آمادگی بیشتر وارد عبادت شود به طور مثال برای ورود به ماه مبارک رمضان ، روزه آخر ماه شعبان مستحب است یا برای ورود به نماز بیان اذان و اقامه مستحب است . در روایات نسبت پاداش نمازی که برای آن اذان و اقامه گفته اند به نمازی که بدون اذان و اقامه شده است را نسبت دریا به قطره می دانند .

این فوتبالی که همه دم از اون میزنند و طرفدار دارند دلیلش تمرین و استقامت بازیکن هست اما حیف از اون جوونی که تا میاد سمت نماز میگه خسته شدم ٬ آقا کار ما نیست و ....

اگر یک کمی در حد ورزش هم وقت برای نماز می گذاشتیم همه چیز را رها می کردیم و بیشتر وقتمونو به نماز مشغول می شدیم.

ما میتوانیم پس میتوانیم .

---------------------

ماخذ: فوتبال زندگی  _ محمد فاتحی _ صفحه: 27

کاش تفریحی این چنین می داشتیم!!!

صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ

رنگ خدایی (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام؛) و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت می کنیم.

البقرة(138)

عمر و لحظات انسان از 5 حالت خالی نیست : یا واجب را انجام میدهد یا حرام یا مستحب یا مکروه و یا مباح انجام می دهد .

مومن از آنجا که زرنگ است ؛ در کارهای خود حتی مباح را به مستحب تبدیل می کند و به آن رنگ الهی داده و این گونه رفتار می کند :

می خواهد روزی 20 دقیقه پیاده روی کند اما او 10 دقیقه به مسجد میرود و 10 دقیقه بر میگردد

می خواهد به مسافرت برود کنار امام زاده ها می ایستد و زیارت میکند.

در استخر شیرجه میزند ؛ نیت غسل مستحب میکند .

می خواهد داخل دستشویی شود ؛ با پای چپ داخل و با پای راست خارج می شود .

می خواهد جایی بنشیند ؛ رو به قبله می نشیند .

و برای هر کاری یک رنک الهی میبیند .

چه خوب که ما هم در این لحظه به زندگیمان رنگ الهی بپاشیم

اما مومن در کنار خود دیگران را هم رنگ الهی میدهد و یکی از این موارد پرورش کودک است که قبل از اینکه با عادات و رسوم دیگر آشنا شود، باید او را با تربیت و آداب صحیح که صبغة الهی است، رنگین کنیم و نگوییم کودک است و باید بازی کند و هر چه خواست بگوید، بلکه باید بگوییم بازیِ صحیح بکند و حرفِ خوب، یاد بگیرد...

----------------------------

منابع :

1. فرآن کریم سوره بقره آیه 138

2. تفسیر موضوعی قرآن کریم، آیةالله جوادی آملی، ج 10، (مبادی اخلاق در قرآن)، ص 145، 1377 ش، مرکز نشر اسرأ.